جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
شیخ حسین انصاریان

حوزه/ من ماشین را دزدیدم تا ببرم اوراق کنم که به آن نوارها برخوردم . آنها را به خانه بردم و همه را گوش دادم. اصلا نمی دانم گوینده اش کیست؛ ولی به قدری در من اثر کرد که به کلی زندگی ام را از این رو به آن رو کرد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» استاد شیخ حسین انصاریان یکی از خاطرات خود را این گونه نقل می کند:

یک بار عیادت مجروحی جنگی به بیمارستان پاستور نو رفته، بالای سر مریض ایستاده بودم. جوانی از سالن رد می شد که مرا دید. داخل اتاق شد و بعد از سلام و علیک با من، از مجروح عیادتی کرد . سپس خطاب به من گفت : «آیا شما وسیله دارید ؟» گفتم: «نه، با وسیلۀ عمومی برمی گردم». گفت: «من می خواهم شما را برسانم».

گفتم: «مانعی ندارد» سوار ماشین که شدیم، دو- سه  بار به صندلی زد و گفت: «حاج آقا، این ماشین که می بینی داستان عجیبی دارد» گفتم: «برایم تعریف کن» گفت: «من در یکی از نهادهای انقلاب کار می کنم. چندی پیش، خداوند به من بچه ای داد. پنج-شش روز بعد در مأموریت اداری بودم که مسیرم به نزدیکی های خانه ام افتاد. گفتم بروم چند دقیقه ای بچه ام را ببینم . وقتی برگشتم، ماشین را برده بودند. داخل ماشین 10 نوار از منبرهای شما در دهۀ محرم، در مسجد جامع تهران و کیف مدارک و مقداری پول وجود داشت .

سه روز بعد که از خانه خارج شدم، دیدم ماشین دم در است. کلید هم که پیش خودم بود در را باز کردم. دیدم نامه ای روی صندلی است. در آن نوشته شده بود: «من ماشین را دزدیدم تا ببرم اوراق کنم که به آن نوارها برخوردم. آنها را به خانه بردم و همه را گوش دادم. اصلا نمی دانم گوینده اش کیست؛ ولی به قدری در من اثر کرد که به کلی زندگی ام را از این رو به آن رو کرد. این ماشین شما و این هم پول و مدارکتان؛ اما نوارها را پس نمی دهم. هم اکنون نیز راهی جبهه ام. این نشانی خانۀ ماست. زن و بچه ام از لحاظ معیشت در مضیقه اند و من تاکنون با دزدی آنها را اداره می کردم. اگر شد سری به آنها بزن و کمکی به آنها برسان .»

آقای راننده اضافه کرد: «من و دوستان در آن سه ماه به خانوادۀ آن رزمنده اسلام کمک رسانی کردیم. 

روزی برای سرکشی به آنجا رفته بودم. او از جبهه برگشته بود. مرا بغل کرد و بوسید و به خانه برد. چندی بعد برایش کاری با حقوق مکفی دست و پا کردم و اکنون او زندگی سالمی دارد و این از برکت سخنان تعالیم شماست.

قابل توجه است که در واقع اینها همه از برکات معارف عمیق اسلام است که در روح و جان انسان های آماده، چنین اثری می بخشد و نیز نشان از لطف و کرم پروردگار در حق گوینده ای است، که خود چنین اثری را در کلامش نهاده است. من این مطالب را از باب شکر نعمت الهی بازگو کردم.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر استاد شیخ حسین انصاریان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha